از عشق توآوره هر کو ی و بيا بون
مجنون شدم و زدم به هر دشت و بيا بو ن
تنها با تو و سازم و اين دو چشم گريون
ميبينم که همه ناز ميکنن با عاشقا شون
يا که اشک ميريزند زار می زنن تو بغلاشون
شايد ناز بخرند دست بکشند روی مو ها شون
تو که هی ناز ميخری دست بکشی روی موهامون
تو کجائ و من کجا تو خدا من کجا اي خدا
من چي هستم هر چي هستم
بدون عاشق عشق تو هستم
از تو هستم بت پرستم يا که مستم
دل به عشق روی تو بستم از تو مستم
تو رفيقی تو عزيزی بپرس چرا اشک ميريزی
بپرس که از چي ميگريزی ....
اي خدا اي خدا چرا موندم از تو جدا
مثل گربه ميچرخند و ميپيچند تو پا هاشون